مثل نویسی (با زبان خوش ، مار را از سوراخ بیرون کشیدن) صفحه 32 نگارش یازدهم
مثل نویسی صفحه 32 نگارش یازدهم (با زبان خوش ، مار را از سوراخ بیرون کشیدن)
گسترش و بازآفرینی با زبان خوش ، مار را از سوراخ بیرون کشیدن
رسانه تفریحی سنتر در این مطلب به مثل نویسی (با زبان خوش ، مار از سوراخ بیرون کشیدن) صفحه 32 کتاب نگارش پایه یازدهم پرداخته است و در ادامه چند نمونه پاسخ برای شما دانش آموزان عزیز آماده کرده است ….
کتاب: صفحه 32 نگارش یازدهم
ضرب المثل : با زبان خوش ، مار را از سوراخ بیرون کشیدن
باز نویسی ضرب المثل (شماره 1) :
صدای نعره های آن مرد تمام کوچه را پرکرده بود و من هراسان و شتابزده، تمام توانم را درون پاهایم ریختم، تا از هر اتفاق احتمالی پیش رو، جلوگیری کنم. وقتی به درون خانه رسیدم، با دیدن او، تعجب تا مغز استخوانم رسوخ کرد.
با خونسردی به صورتِ سرخِ مردِ روبه رویش که دیگر نفس هایش هم به شماره افتاده بود، زل زده بود. گویی منتظر بود تا آن مرد خود را خالی کند. بی تفاوت نبود و محبتش از درون چشمانش هم بیداد میکرد، اما در مقابل آن کوه آتشفشان، عجیب آرام و خونسرد بود.
آن مرد پس از فریاد های بسیار، گویا دیگر نوایی برای بلند کردن برایش نمانده بود. آن قدر عصبانی بنظر میرسید، که گویی میخواست شهر را به آتش بکشد. اما او باز هم با سکوتش، فریاد میکشید و با محبت چشمانش، به جنگ با آن مرد رفته بود.
پس از مدتی، انگار آتش بس اعلام شده بود. او با نگاه نافذش، تمام حرفهای ناگفته را گفته بود و حال اما میخواست با دست زبانش، به نوازش همسرش بپردازد. با سخنانش گویی لالایی میخواند. همچون مُسکنی بود که جسم را نوازش میکرد و روح را به پرواز در می آورد و ما را در خلسه ای عمیق فرو برده بود.”
نتیجه : “گاهی در مقابل سخت ترین ستیزها، سکوت بهترین سلاح است. گاهی به تمام حسد و دشمنی ها، باید عشق تزریق کرد، باید با سخنی زلال، تمام آن ناپاکی ها را شست و خواهیم دید با زبانی که میتواند گستاخانه خود را به میان بکشد، چگونه میتوانیم دشمن را بنده خود کنیم.
باز نویسی ضرب المثل (شماره 2) :
گاهی تمام تلاش خود را می کنیم، خودمان را به در و دیوار می کوبیم تا کاری به میل خودمان پیش برود. اما در اصل تنها می توان آن را به ساده ترین روش انجام داد! بدون هیچ دردسری. در این زمین گرد، در یک خانه ی روستایی کنار جنگل خانواده ایی زندگی می کردند که به علت فقر خانه ی آن ها پر از درز و سوراخ بود؛ اهالی خانه هر لحظه ترس آن را داشتند که مبادا از آن سوراخ ها ماری، موشی یا چیز دیگری وارد شود و آن ها را از همان کلبه ی فقیرانه ی خود نیز بازدارد. از آنجایی که ما آدم ها از هر چه که بترسیم همان بر سرمان می آید، در یکی از روزها ماری خوش خط و خال وارد خانه آن ها شد و در یکی از سوراخ های دیوار رفت. اهالی خانه بسیار ترسیدند و هر کدام به فکر چاره ایی برای بیرون کردن مار افتادند؛ یکی تکه چوبی برداشت و به درون سوراخ برد تا مار را از آن بترساند و مار را بیرون بکشد، دیگری گیاه پونه آورد و در سوراخ انداخت که شاید مار که از پونه بدش می آید بیرون بیاید و دیگری سنگی برداشت و درون سوراخ انداخت اما هر چه کردند فایده ایی نداشت! خسته و مغموم گوشه ایی نشستند و دوباره به فکر چاره ایی افتادند. اما هر چه فکر کردند به هیچ راه حلی نرسیدند، بعد از گذشت ساعتی به صورت باورنکردنی مار از سوراخ بیرون آمد و از خانه رفت. آن ها بسیار مبهوت شده بودند که چطور هر کاری کردند مار بیرون نرفت اما زمانی که هیچ کاری برای بیرون کردنش انجام ندادن خودش از آن جا رفت. از آن روز در بین مردم ماند و زبانزد شد که به زبان خودش مار از سوراخ بیرون می آید و الان بین ما نیز هم اینگونه ضرب المثل ها رایج است و ما استفاده می کنیم. در نتیجه هیچ چیز ناممکنی وجود ندارد. بعضی از آن ها نیاز به تلاش دارد و بعضی ها نیاز به صبر! صبر کردن در بعضی اوقات یکی از بزرگ ترین تلاش هایی است که برای ثمر رساندن کارها پیش گرفته می شود.
باز نویسی ضرب المثل (شماره 3) :
در زمان های قدیم جنگلی بود خوش آب و هوا که اهالی اش به لهجه محلی «جینگیل» صدایش می کردند. بر اثر مرور زمان و فعل و انفعلات شیمایی و فعالیت های بیولوژیکی و زاد و ولد حیوانات، تعداد جینگیلوندان بیش از حد نیاز شده و لانه و غار و آغل و طویله در جینگیل کمیاب شده بود. همه خانه ها پر شده و جایی برای اسکان متولدان جدید نمانده بود. کار به جایی رسیده بود که حیوانات توی هم می لولیدند و شب ها نصف اهالی جینگیل کف خواب و بغل خواب بودند و نصف دیگر سر شاخه ها برای یک وجب جا تا صبح چینگ و چینگ می کردند. کم کم اوضاع بحرانی شد و کار به گیس کشی و نسل کشی کشید. حیوانات به ناچار دست به دامن قانون جنگل شدند که مدت ها مسکوت مانده بود. هرکس زورش بیشتر بود، لانه بهتر را برمی داشت. اگر صاحبلانه معترض می شد، فردا استخوان های لیس زده و پَر و پشم ریخته اش را پشت لانه سابقش جارو می کردند. موش ها سوراخ مارمولک ها را به زور تسخیر می کردند. روباه ها خودشان را در لانه موش ها جا می کردند. گرگ ها شب به شب روباه ها را بی خانمان می کردند و شیرها هم که از اول خانه مخصوص خودشان را داشتند. این وسط خرس ها بدون سرپناه مانده بودند، به خاطر آی کیوی پایین و البته شاخص توده بدنی بالایشان. مدتی به همین منوال گذشت تا عرصه به حیوانات تنگ شد. تنگ که بود، کلا بسته شد. برای همین گروهی از مورچه ها تصمیم گرفتند رو به انبوه سازی بیاورند. دست به کار شدند و هر تنه درخت و زمین بایر و سوراخ و سنبه ای که گیر می آوردند را سر و سامان می دادند و با آب دهانشان لانه ای می ساختند و به متقاضیان واگذار می کردند. با توجه به پشتکار و روش شان که فقط به تف مخصوص نیاز بود و بس، کارشان خوب گرفت و آن قدر خانه ساختند که از آن قدر بیشتر و روی دستشان باد کرد. این طوری شد که گروه دیگری از حیوانات آستین بالا زدند و راه افتادند برای این لانه ها مشتری پیدا کنند. کار این ها نیز حسابی گرفت، حتی بیشتر از کار آن ها. دلیل موفقیت شان هم زبان خوش شان بود. جوری برای پرکردن هر پسغوله ای در جینگیل زبان می زدند که حتی مار با آن زبان نیش دارش را از سوراخش بیرون می کشیدند و خرس های بی سرپناه را در لانه مارها جا می دادند. این گونه بود که ضرب المثل با زبان خوش مار را از سوراخ بیرون کشیدن به وجود امد
این موضوع یکی از موضوعات موردعلاقه منه
سلام.خدا قوت.خیلی عالی بود.من که خیلی استفاده کردم.دستتئن درد نکنه
مرسی🌺🌺
بیشتری بنویسین لطفا
مطالب بی نظیر بود
عاااااااااااااااااااااالی
اکانت اینستا هم دارید؟
خیلی ممنون از توضیحاتون خوبتون
خیلی خوب بود . مرسی
کانال تلگرامی هم دارید ؟
فوق العاده هستید سپاس بیکران
Awli bood
بسیار عالی بودند.
بي شك بهترينين❤️❤️
متشکرم
خیلی ممنون که بازم به دادم رسیدید.
شما پیج اینستا هم دارین؟
سایتتون واقعا عالیه
مچكرم ازتون بابت همچين سايت خوبي
okهست براووو عالیییییییییییییییی
بی نظیر هستید
عالیه دست شما درد نکند👏
عالی است وامیدوارم بهتر شود
بسیار عالی بود. با سپاس فراوان..
عالی از سایت عالیتون
ممنون خیلیی عالیه ☺
خیلی خوب بود . ممنون از سایتتون
سلام عالی است تشکر
چه مطلب خوبی
خیلی ممنون خخخخخخخخخخخخییییییییییییییلللللللللیییییییی هم تشکر
فقط میتونم بگم عالی ممنون از tafrihicenter
بازم به دادمون رسیدید ممنون دوستون داریم❤
فدات.همه چی عاالی
خسته نباشین
مطلبتون بسیار مفید بود
بابا دمتون گرم خیلی کمک کردید
عالی بود ممنون از زحمت کشان
ممنون تشکر از سایت تفریحی سنتر و عواملش
عالی بودند، استفاده کردم . خدا خیرتون بده
مثل همیشه عالی و کاربردی
مطالب خوبی به نظر میان سپاس
ممنون بابت کار ارزشمندتون
خیلی خوشحالم که هستین
عالی بود خیلی خوبن ممنون از همه کسانی که زحمت کشیدن
مرسیییییی
محتوا خوبی بود
عالی . بسیار ممنووون و سپاسگزار
سلام با تشکر فراوان از شما خیلی خیلی خوب و مفید بود
afarin matlab khobi bood
درود بر شما کارتون بسیار عالی و قابل تقدیر هست! دست مریزاد
عالی