
بازآفرینی مثل نویسی صفحه 44 نگارش نهم (کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد)
مثل نویسی صفحه 44 نگارش نهم (کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد)
گسترش و بازآفرینی کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد
انشا صفحه ۴۴ نگارش پایه نهم کوتاه
کتاب: صفحه 44 نگارش نهم
ضرب المثل : کوه به کوه نمیرسد ادم به ادم میرسد
باز نویسی ضرب المثل:
در مدرسه یکی از همکلاسی هایم من را بسیار اذیت میکرد. او همیشه در مدرسه به من با نگاه تمسخرآمیزی برخورد میکرد. وقتی بیسکویت خود را میخوردم همیشه تکهای از آن روی لباسم میریخت و هر چقدر تلاش میکردم نمیشد این اتفاق نیفتد. او همیشه به من نگاه میکرد و کلی به من میخندید و با دست من را به همه نشان میداد.
تا اینکه روزی که سالها از آن ماجرا میگذشت من او را در خیابان دیدم در حالی که دست فروشی میکرد. خیلی ناراحت شدم ولی مثل او نتوانستم به او بخندم و تنها این ضرب المثل به یادم آمد که چه زیبا میگفت : کوه به کوه نمیرسد اما آدم به آدم می رسد . بسیار وقت ها ما با همدیگر روبه رو میشویم هر چند انتظار آن را نداریم
……..
انشا درباره کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد
مقدمه : در روزگاران قدیم ، دو بازرگان کهنه کار و با تجربه با نام علی و نقی زندگی می کردند که همکاری و رفاقت آن ها ، میان مردم شهر زبانزد همگان بود.
بدنه : روزی از روز ها علی تصمیم گرفت تا تمام دارایی اش را بفروشد و به کالا تبدیل کند . او برای فروش کالا ها ، کالاها را بار کشتی کرد تا در سرزمین های دور افتاده بفروشد . از این راه می توانست سود زیادی را بدست آورد ولی در یکی از این روز ها طوفان سختی وزید و کشتی علی با همه دارایی اش از بین رفت و او بسیار فقیر و بی چیز شد .
علی که از نتوانسته بود کمکی از اطرافیانش بگیرد ، با امید یاری بهترین دوستش ، نزد نقی رفت و از او درخواست کرد مبلغی را به او قرض بدهد تا او دوباره بتواند به تجارت بپردازد . اما نقی در پاسخ به علی گفت : اگر با عقل بودی ، همه مال و منان خود را با کشتی نمی فرستادی و او را از خود راند.
مدتی بدین ترتیب گذشت ولی از آنجا که علی مردی کاربلد و تلاشگر بود ، به هر زحمتی که بود ، با گذشت زمان تمام اموال از دسته رفته خود را بازیافت و به همان ثروت دوران پیشین رسید.
نتیجه : روزی از روز ها نقی با شرمساری و پشیمانی نزد علی آمد و گفت : پس از بیرون کردن تو ، دزد به انبار من دستبرد زد . حال چیزی ندارم به جز حسرت و پشیمانی و از تو کمک می خواهم.
علی هم در پاسخ گفت : کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد.
صفحه بعد :
انشا طنز و غیر طنز ماهی در حوض قالی صفحه 55 نگارش نهم
انشا طنز و غیر طنز درباره تلفن همراه – صفحه 55 نگارش نهم
انشا طنز و غیر طنز درباره ربات پيشخدمت (صفحه 55 نگارش نهم)
انشا طنز و غیر طنز درد و دل یک موش آزمایشگاهی – صفحه 55 نگارش نهم
سرویس جدید : تاپ تن تفریحی سنتر
واقعا ممنون. خدا از شما راضی باش که برای ما بدون هیچ چشم داشتی زحمت میکشید. شیر مادر حلال تون باشه
بسیار عالی بود. با سپاس فراوان..
عالیه براتون آرزوی سربلندی میکنم موفق باشید
بسیار مفید و عالی حال کردم خسته نباشید ….
بسیار عالی است متشکرم
ممنون خیلیی عالیه ☺
خیلی سایت خوبی دارین
عالیه خیلی ممنون خیلی لطف کردین بهمون
مرسی
سلام.خدا قوت.خیلی عالی بود.من که خیلی استفاده کردم.دستتئن درد نکنه
بهترین سایت هستید . خیلی ممنونم از عوامل سایت تفریحی سنتر
مطلبتون بسیار مفید بود
عالي مثل هميشه
با اجازتون بازنشر شد
بی نظیر هستید
عالی بود دستتون درد نکنه
بیشتری بنویسین لطفا
یعنی عاشقتونم که انقد خوبین ?????????????????
دمتون گرم واقعا خوبه
خیلی ممنون🌹
چرا اینقد زیاد؟
عالی بودند، استفاده کردم . خدا خیرتون بده
بي شك بهترينين❤️❤️
عالی از سایت عالیتون
چطوری میتونیم از آخرین مطالبتون باخبر بشیم
ایولا
ممنون بابت زحماتتون واقعا اطلاعات ارزشمندی هستن وبرای شب امتحان بسیار عالی ومارو باسوالات مهم اشنا میکنن
لطفا آدرستون رو برای بنده ارسال کنین
خوب بود تقریبا
مطلب خوبی بود همکار گرامی
مطالب واقعا مفیدن مرسی که هستین
دمتون گرم عالی بود خدا ازتون راضی باشه
خیلیییی مفید بود،ممنون
سایتتون محشرههههه
اگه میشه بیشتر بزارید سر کلاس همه انشا هامون شبیه همه 😂
بدک نیس😂
نمد چی بگم ب مولا 😂😂
عالی ممنون
علی بود مرسی واسه یادگیری بهتر بود مرسی
عالیییییییییی
چیزی غیر از این به این عالی نبود
مینویسم ولی اگه معلم بفهمه از اینجا کپی کردم وا ویلا
واقعا😅😅😅😅😆
واقعا😅😅😅😅😆اگر معلم بهمه کلمون کنده است
حالا بیاو جمعش کن
معلم ما میگه اگه از جایی مینویسید سایتشم بگید😂😂
خدایی😂
معمولا میفهمن و ب چوخ میرم
خب پروفسور متن رو کپی کن ی جا هایی کع میتونی تغییر ایجاد کنی که معلم بدونه کار خودت بوده رو تغییر بده
عالللیییییییی